نقد و بررسی بازی Uncharted 3: Drake's Deception
 
بگو هستی2
پنج شنبه 17 آذر 1390برچسب:, :: 10:17 ::  نويسنده : نیما تهی

 

[تصویر: Uncharted_3_Drake_s_Deception_boxsh​​ot.jpg]
  • ناشر: Sony Computer Entertainment
  • سازنده: Naughty Dog
  • سبک: Action Adventure
  • پلتفورم: PS3
  • تاریخ انتشار: November 1, 2011
     

بیشتر شهرت و محبوبیت استودیوی بازی سازی Naughty Dog، از سری Crash Bandicoot نشات می گیرد. این استودیو توانست در نسل های قبلی بازی های رایانه ای، تنها با خدمت به کنسول های سونی، از نظر بسیاری از منتقدان و کارشناسان جزء موفق ترین استودیوها شناخته شود. نقطه ورود این استودیو به نسل کنونی، بازی Uncharted: Drake's Fortune بود که شخصیت جدید دیگری به نام نیتن دریک (Nathan Drake) را به دنیای بازی های رایانه معرفی نمود و توانست جایگاه مهمی را در لیست علاقه مندی های گیمرها به خود اختصاص دهد. با انتشار نسخه دوم این بازی، تعاریف و تمجی ها از یک در و جایزه های فراوان از درِ دیگر به این استودیو راه یافتند. نسخه دوم سری Uncharted نسل هفتم بازی های رایانه ای را به تنهایی یک گام به جلو برد و توانست طرفداران زیادی را برای خود دست و پا کند.

همین موفقیت های نسخه دوم باعث شد تا نه تنها ساخت نسخه بعدی این بازی را در ذهن طرفداران قطعی کند، بلکه فن های بازی از نسخه سوم در ذهن خود یک غول ساختند که به تنهایی نماینده نسل بعد خواهد بود. Uncharted 3 هیچ گونه بزرگنمایی تبلیغاتی و یا دور از ذهن (به اصطلاح هایپ) نداشت، اما ساخت نسخه دوم به تنهایی یک نوع هایپ بزرگ برای این بازی به حساب می آمد و باعث شد که انتظارات از این نسخه به شدت بالا برود. همیشه انتظارات بالای طرفداران، یکی از دلایل اصلی شکست بازی های خوب و محبوب محسوب می شود و تا کنون استودیوهای کمی بودند که توانستند از فشار این نگاه ها جان سالم به در ببرند. اما آیا Naughty Dog توانست از فشار این نگاه های پر انتظار و متوقع، سربلند بیرون بیاید؟!

[تصویر: 0046wdt9i7lfxdlzpek0.jpg]

قبل از انتشار رسمی بازی، تریلرهای زیادی از آن نشان داده شد که داستان بازی را روایت می کرد. محتوای این تریلرها به قدری زیاد بود که به شخصه تصور کردم بازی اصلی دیگر هیچ گونه نکته تازه ای برای ارائه نخواهد داشت اما بعد از تجربه بازی به این نتیجه رسیدم که تریلرهای منتشر شده به تنهایی مقدمه ای برای سورپرایزهای بی شمار بازی در قسمت داستان می باشد.

بر فراز شن ها

داستان بازی در مورد یکی از سفرها و کاوشگری های دیگر نیتن می باشد که این دفعه پیچیده تر، خطرناک تر و هیجانی تر شده است. نیتن در صدد به اتمام رساندن یکی از سفرهای جدّش فرانسیس دریک (Franscis Drake) است که نتوانسته بود به پایان برساند. در این سفر، او به دنبال شهری بود که در افسانه ها گفته شده مورد خشم خدایان قرار گرفته؛ به نظر می رسد که او شهر را نتوانسته پیدا کند و البته دلیل این شکست را ترس خود می نامد. اما فرانسیس بعد مدتی راه هایی برای به دست آوردن مختصات این شهر که در صحرای بزرگ عربستان دارد را به جای می گذارد. او به زبانی منسوخ شده، راهنمایی های رسیدن به این شهر را در سفرنامه اش به جای گذاشت. البته برای فهمیدن این کلمات نا مفهوم یک دستگاه ترجمه گر هم ساخت که کلید به کار انداختنش انگشترش بود که در حال حاضر در دست نیتن می باشد. حال زنی ثروتمند به نام کاترین مارلو (Catherine Marlowe) که از نوادگان الیزابت (ملکه انگلستان) می باشد دستگاه را در اختیار دارد و به شدت به دنبال انگشتر نیتن است. البته دلیل این همه اصرار و اشتیاق او هم از پیدا کردن این انگشتر، به جدّش بر می گردد. جایی که الیزابت به فرانسیس دِریک دستور می دهد تا این شهر را پیدا کند. در حالی که بعد از سال ها کاوش به نظر می رسید فرانسیس به شهر نزدیک شده باشد، به انگلستان برگشته و با صراحت تمام به الیزابت پاسخ می دهد که موفق به انجام این کار نشده است. حال کاترین قصد دارد که کار ناتمام جدش را همانند نیتن به اتمام برساند.

[تصویر: rnu6t78j3urf1v5eghvj.jpg]

روایت این داستان پر پیچ و خم از جایی شروع می شود که نیتن به همراه دوستش سالیوان (Sullivan) به یک بار (Bar) در لندن می روند تا انگشتر معروف و پر رمز و راز جدّ نیتن را به خریدارانی که نمی شناسند، بفروشند. پس از تایید خریداران از اصل بودن انگشتر، نیتن می گوید که پول ها تقلبی است و از دادن انگشتر به آن ها امتناع می ورزد که باعث می شود دعوای شدیدی بین دو گروه شکل بگیرد. بعد از درگیری های فراوان، نیتن و سالی موفق به فرار از بار نمی شوند و محافظ ها، آن دو را با سر و رویی خونی به یکی از کوچه های تاریک و خلوت لندن می برند. سرانجام رییس گروه خریداران، خانم کاترین مارلو که یک پیرزن مغرور به نظر می رسد از ماشین پیاده می شود و خوش و بش کنایه آمیزی با سالی داشته (گویا همدیگر را می شناسند) و به سمت نیتن می آید و با ادعای اینکه انگشتر متعلق به اوست، آن را به آرامی از او می گیرد. نیتن عصبانی شده و می خواهد که با یک حرکت انگشتر را از او پس بگیرد. همین که نیتن بلند می شود، محافظ خانم مارلو اسلحه اش را بر می دارد و به طرف قلب او نشانه رفته و شلیک می کند ...

جدا از داستان غنی بازی که در بالا به اختصار توضیح داده شد U3، یا بهتر بگویم، سری آنچارتد از نحوه روایت خاصی بهره می برد که تاکنون در هیچ بازی رایانه ای دیگری دیده نشده است. در واقع وجه تمایز اصلی این سری نسبت به فرانچایزهای هم سبک و بزرگ دیگر، در همین روایت سینمایی، رمزآلود، سریع، هیجان انگیز، سرگرم کننده، صحنه های احساسی، خنده دار و ... است که به سبک و سیاق خاصی از طرف Naughty Dog به نمایش گذاشته است. شخصیت پردازی ها در این نسخه به اوج خود رسیده و ما نکات بسیار مهم، جالب و البته تازه ای را از شخصیت ها در می یابیم که حداقل به خاطر شناخت بیشتر و بهتر کرکترهای بازی، یک نیاز به حساب می آمد. در مجموع به قدری شخصیت پردازی در این بازی به خوبی و قابل لمس صورت گرفته که هر گیمری که با آن ها آشنا باشد به راحتی می تواند تصمیمات هر یک از این شخصیت ها را در موقعیت های مختلف به خوبی پیش بینی کند.

[تصویر: 6f148z722i4jd7i4js4.jpg]

در نسخه های پیشین، بازی یک داستان را به خوبی تا آخر ماجرا پیش می برد اما در این نسخه داستان ها در پس زمینه یک قصه اصلی، یکی پس از دیگری شکل گرفته و به خوبی روایت می شوند. در نسخه های قبل به خوبی به روابط بین شخصیت ها پرداخته نمی شد. به طور مثال شخصیت سالیوان در دو نسخه اخیر به خاطر دیالوگ ها و حرکات طنز و همچنین حضور به موقع و موثرش، بسیار در دل طرفداران بازی نشست ولی در دو نسخه گذشته حضور کمرنگی در مراحل بازی داشت و به خاطر همین سازندگان نتوانستند روابط او با نیتن را در حدی که باید، نشان دهند. از روابط نیتن و سالی در دو نسخه قبل سوالی به جا مانده و آن هم چگونگی صمیمیت این دو دوست با توجه به اختلاف سنی بسیار زیادشان است که در این نسخه به طور کامل توضیح داده می شود.

یکی از نکات قابل توجه در بخش روایت داستانی بازی، به دیالوگ ها و حرکات طنز بر می گردد که به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست. حتی یکی از دلایل مهم محبوبیت شخصیت های نیتن و سالی در استفاده از این دیالوگ های جالب و فان است که در طول بازی به هیچ وجه تکراری و خسته کننده نمی شوند و هر دفعه چیزهای جالبی برای عرضه دارند. حتی بعضی اوقات بعد از تلاش های فراوان برای حل معماها و یا اکشن های نفس گیر، این موقعیت های طنز برای شاد کردن روحیه گیمر نیاز است. اگر در نسخه های قبل در بعضی مواقع موقعیت طنزی ملاحظه می کردید، در این نسخه حتی در قسمت های اکشن و صحنه های هیجانی از این شوخی ها دیده می شود که جای تحسین دارد.

البته حرف هایی که در بالا زده شد، به منزله انجام یک بازی، آن هم فقط به صورت فان نیست. در این نسخه صحنه های احساسی زیادی مشاهده می شود که باز هم به روابط بین شخصیت ها و گذشته آن ها بر می گردد. ارزش دوست و دوستی در این بازی به زیبایی به تصویر کشیده می شود. شما به خوبی در می یابید که یک انسان برای دوستش حاضر به انجام چه کارهایی می شود و چه چیزهایی را فدا می کند.

[تصویر: v3ztq3ka0n2meuac962.jpg]

نکته ای که در قسمت های قبلی همیشه مورد انتقاد قرار می گرفت، ضعف هوش و قدرت دشمن های اصلی بازی بود. در Drake's Fortune و Among Thieves نیتن همیشه جلوتر از دشمنان خود بود و آن ها به خاطر نداشتن هوش کافی در اکثر اوقات دیرتر و به دنبال آن ضعیف تر از نیتن عمل می کردند و در تعقیب او بودند. اما کاترین مارلو با زوران لزارویچ (Zoran Lazarevic) و ادی راجا (Eddy Raja) تفاوت های زیادی دارد. او زنی زیرک و آب دیده است که محافظی مرموز و صد البته قدرتمند به نام تالبوت (Talbot) دارد که همیشه در کنار اوست. او احاطه کامل به مسائل قدیمی و دوران باستان دارد و تنها مانع سر راه او، نیتن است که کلید باز کردن تمام معماها یعنی انگشتر فرانسیس را بر گردنش دارد. از این رو نیتن با باهوش ترین و البته سرسخت ترین دشمن خود روبرو است که باعث شده این نسخه هیجانی ترین داستان این سری را دارا باشد.

با این اوصاف نسخه سوم اصالت فرانچایز را از دست نداده و همچنان روایت رمزآلود و پر سرعت نسخه های قبلی را به همراه دارد که جذابیت خاصی به بازی می بخشد. البته داستان بازی همانند نسخه های قبل به نظر تکراری می رسد. یعنی به گونه ای کلیشه ای؛ اما همانطور که همیشه گفته شده، نوع روایت قصه است که بزرگی یا کوچکی داستان بازی را نشان می دهد. در مجموع هیجان اصلی سری Uncharted مربوط به داستان بازی و مهمتر از آن روایتش می شود که این نسخه بهترین شکل آن را به نمایش گذاشته است.

سخت تر از گذشته

همانند گذشته ND با تلفیق فرمول های مختلف و گرفتن مشورت از صاحبان آن سبک ها (مانند Jason West)، یک فرمول قدیمی اما لذت بخش را تقدیم شما می کند که هیچ موقع خسته کننده نخواهد شد.

[تصویر: o5ik6lus7zj7ni02c47.jpg]

در نسخه های قبل معماهای زیادی وجود داشتند که دفترچه نیتن همیشه راهنمای اصلی یا بهتر بگویم، حلِ آن ها بود و به صورت بسیار راحت و ساده گیمر به جواب می رسید. البته مشکلی که در نسخه های قبل وجود داشت، شباهت زیاد بین معماهای بازی بود که بعد از مدتی باعث خستگی می شد. اما در U3 شما هیچ معمای تکراری و یک شکل را نخواهید دید. معماهایی نظیر پیدا کردن راه از طریق ستاره ها، خطای دید و ... در بازی دیده می شود که روش حل هر کدام از آن ها با دیگری کاملاً متفاوت است. هر کدام روش حل خاص خود را می طلبد و این شمایید که باید با کمی دقت به دفترچه نیتن تمامی آن ها را حل کنید. البته حل معما نسبت به قبل دارای تغییر کوچکی شده و آن هم نوع راهنمایی های دفترچه در مورد حل معما است. در آنچارتد 1 و 2، روش حل معما به همراه نشانه ها در دفترچه وجود داشت، اما U3 در تمامی معماها (به جز یک مورد) تنها به بیان کردن نشانه ها بسنده کرده و پیدا کردن رابطه بین نشانه های مختلف را به عهده شما سپرده که از این لحاظ جالب به نظر می رسد و باعث می شود شما در زمان حل معما وقت قابل توجهی را برای حل آن ها بگذارید. خوشبختانه تعداد این معماها هم زیاد شده و به طور متوسط در هر 5 Chapter، یک معمای جالب می بینید و فکر خود را درگیر آن می کنید.

چیزی که از همان ابتدا توجه شما را به خود جلب می کند، سخت تر شدن بازی نسبت به قبل است. دیگر همانند گذشته نمی توانید تنها در یک سنگر جا خوش کرده و منتظر دشمنانتان باشید تا از جان پناه خود بگریزند و به راحتی به تله شما بی افتند؛ از این به بعد باید در هنگام جنگ های گسترده، بیشتر با ماهیچه های دستتان کار کنید و نیتن را تا می توانید جابجا کنید تا مجبور نشوید به Checkpoint قبلی برگردید. همه اینها از پیشرفت هوش مصنوعی دشمنان بازی سرچشمه می گیرد که نمی گذارند نفس راحتی بکشید. مثلاً موردی که یک Shotgun در دست هایش دارد هیچ موقع از دور به شما شلیک نمی کند! سعی می کند از لابلای سنگرها و با سرعت زیاد به نزدیکی شما بیاید تا به بهترین شکل ممکن به شما آسیب برساند؛ اما شخصی که یک Sniper در دست دارد، همیشه سعی می کند از شما دور مانده و بهترین شلیک را به شما بکند. با این حال دشمنان دیگر هم نسبت به گذشته بهتر و معقولانه تر عمل می کنند. دیگر بی هوا به وسط میدان جنگ نمی آیند و به جا سنگر می گیرند. البته در این بخش چند مینی باس فایت های جالب و اکثراً درگیر کننده هستند که با توجه به رفتار هوش مصنوعیشان، شکست هر کدام از آن ها استراتژی خاص خود را می طلبد. اما همه اینها در مورد بخش شوتینگ بازی بر روی زمین است!

[تصویر: kumakhl3ylbxjw3a06y.jpg]

بخش اکشن بازی حتی در آب، روی هوا در حال اسب سواری و ... به سراغ شما می آید. در اصل نیمی از بخش پلتفرمینگ بازی با شوتینگ ترکیب شده که هیجان خاصی به گیمر القا می کند. به طور مثال زمانی که در بین کشتی های شکسته در حال جنگ با گروه دزدان دریایی هستید، یکی از راه های اصلی فرار شما در بین سیل عظیم دشمنان، آب محسوب می شود که با پریدن در آن می توانید سنگر خود را بین لاشه های کشتی تعویض کنید. البته باید حواستان به این باشد که هوش مصنوعی بیشتر اوقات متوجه حضور شما در آب خواهد شد و به همین خاطر این کار باید به سرعت هر چه تمام تر صورت گیرد. البته این کارها زمانی سخت تر و هیجانی تر می شود که مینی باس های بازی که زره کاملی پوشیده اند در آن شرایط سخت به دنبال شما آمده باشند و در چنین شرایطی، این شمایید که باید با یک استراتژی مناسب از پس همه اینها بر آیید. البته تمام این نکاتی که به نظر هیجان انگیز و مهم تر از آن، سخت جلوه می کردند، در درجه سختی Normal و Hard تجربه شده است. خوشبختانه بازی در Difficulty های بالاتر به شدت سخت تر شده و تمام کردن بازی در درجه سختی Crushing کار هر گیمری نمی باشد.

در U3 مبارزت تن به تن بازی به طور کامل متحول شده است. در این نسخه شما می توانید با چند نفر به صورت همزمان بجنگید. می توانید از گوشه کنارهای محیط استفاده کرده تا حرکت آخر را روی دشمنان خود وارد کنید. مثلاً در مرحله اول که شما با تمام افراد بار در حال جنگ هستید، شیشه نوشیدنی ها و میزهای بخش پذیرایی به شدت نیاز می شوند و می توانید به زیبایی آن بار را تبدیل به لاشه های اشیا کنید. در کل سعی شده مبارزات بازی به سمت واقعیت رفته و شکل طبیعی به خود بگیرد. در درجه سختی های پایین تر، به خاطر اینکه زمان وارد کردن هر دکمه به شما گفته می شود، مبارزات بازی بسیار ساده به نظر می رسد اما در درجه Crushing شما باید با نگاه کردن به دمشنانتان حرکت آن ها را پیش بینی کرده و دکمه ای را فشار دهید که در این صورت، هم هیجان انگیزتر و هم سخت تر از گذشته خواهد بود و تجربه ای متفاوت از این سری را در اختیار شما خواهد گذاشت.

[تصویر: txeav89pv8k5kdnnay.jpg]

Get Ready For The Next Round

در نسخه قبل ND یک بخش چندنفره پربار با خلاقیت اما نه به صورت کامل را خلق کرد و به خاطر مانور ندادن بر روی این بخش، استقبال کمی از آن شد و نتوانست جایگاه مناسب خود در بین Online بازان را به دست آورد، اما این دفعه به گفته سازندگان، آن ها بیشتر وقتشان را بر روی ساخت این بخش از بازی گذاشته اند و توانستند طرفداران خود را بیش از پیش خوشحال کنند.

Map یا همان نقشه های بازی کاملاً هوشمندانه طراحی شده و به شما اجازه نمی دهد که در یک جا Camp کرده و منتظر فرصت باشید! شاید یکی از مهمترین وجه های تمایز بخش چند نفره U3 نسبت به بزرگان این سبک در همین باشد که گیمر را به دویدن در نقشه دعوت می کند و نمی خواهد که با پنهان شدن در یک جا باعث اعصاب خوردی دیگر بازیکنان شوید؛ که البته این مسئله در بازی های دیگر کمتر دیده می شود.

این بخش از بازی بر پایه شوتینگ و پلتفرمینگ سرعتی است. بازی دارای 30 Booster (قدرت های اضافی نسبت به حالت معمولی؛ مثل درجه سلامتی بیشتر، دویدن بیشتر و ...) یا همان Perk است که در دو گروه 15 تایی دسته بندی شده و دو تا از آن ها در هر Ladeout قرار می گیرد. Ladeout همان Classهایی است که قبل از هر بازی در آن اسلحه های خود را انتخاب کرده و Boosterها و Medal Kick Backها را در آن تعیین می کنید که استاندارد هر بازیکن به تعداد چهار Ladeout است. Medal Kick Backها جایزه هایی هستند که بعد از گرفتن چندین مدال به دست می آیند. مدال های بازی هم از طریق انجام چندین کار خاص در طول بازی به دست می آیند. مثلاً اولین قتل را در بازی انجام بدهید، یا دو یا سه نفر را پشت سر هم بکشید و ... اما Customize یا همان شخصی سازی اسلحه ها از بخش های مهم بازی است که در قدرت های اسلحه ها تاثیر دارد و در نتیجه بر روی روند رقابتتان با دیگران تاثیری مستقیم می گذارد. آیتم های جالبی هم برای ارتقاء اسلحه وجود دارند که با ارتقاء Rank می توانید از آن ها استفاده کنید؛ اما همین قسمت هم باعث مشکلات کوچکی می شود؛ معمولاً کسانی که Rankهای بالاتری نسبت به دیگران دارند، قدرتشان هم نسبت به پایین تر از خود بسیار بالا می رود و عملاً باعث می شود که یک نابرابری پیش بیاید، ولی اگر کمی قدرت های خود را در بازی افزایش دهید، مشکلی شبیه به این را تجربه نخواهید کرد.

[تصویر: mcxouludbxwmf4qnyody.jpg]

حال به بررسی مُدهای جالب بازی می پردازیم که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند (سه مُد اول هم به صورت آنلاین و هم آفلاین قابل بازی است):
  • Co-op Hunter Arena: در این بخش چهار نفر در دو تیم دو نفره بازی می کنند. یک تیم به دنبال برداشتن گنج و رساندن آن به محل مورد نظر و تیم دیگر به همراه موجی از انسان ها که به وسیله هوش مصنوعی کنترل می شوند به دنبال متوقف کردن تیم اول از این کار هستند. البته بعد از مدت زمان معینی جای این دو گروه تعویض می شود.
     
  • Co-op Adventure: قسمت هایی که داستان های متفاوت و جالبی دارند و در نقشه های مخصوص خود قابل بازی اند. حداقل 2 نفر و حداکثر 3 نفر هم تیمی در این مُد بازی خواهند کرد.
     
  • Co-Op Survival: از موج های حملات دشمنان جان سالم به در ببرید. حداقل دو نفر و حداکثر سه نفر در این مُد با هم بازی می کنند که در یک تیم قرار دارند.
     
  • Free For All: یک مُد که وجودش برای بخش چند نفره هر بازی نیاز است. در این مُد همه افراد با هم دشمن بوده و به کشتن همدیگر می پردازند و البته به دنبال یک گنج در طول بازی نیز هستند که هر از چندگاهی ظاهر شده و برای به دست آوردنش جنگی جالب شکل می گیرد.
     
  • Team Deathmatch: سه تیم دو نفره به کشتن یک دیگر پرداخته و دنبال گنج هایی که هر از چندگاهی ظاهر می شوند هم هستند.
     
  • Three Team deathmatch: تنها فرق آن به مُد بالایی در تعداد بازیکنان است. یعنی سه تیم سه نفره.
     
  • Team Objective: دو تیم پنج نفره به دنبال گنج هایی هستند که در مپ ظاهر می شوند و نقطه ای را مشخص می کنند تا گنج را به آنجا رسانده و امتیاز بگیرید. البته کار تیمی در این مُد حرف اول را می زند و هیچ کس به صورت تنهایی هیچ کاری در این مُد نمی تواند انجام دهد.
     
  • Plunder: دو تیم پنج نفره گنج هایی که در وسط زمین هستند را باید به بیس (Base) خود برده و امتیاز مهم برای تیم را به دست آورند. در این مُد هم کار تیمی حرف اول را می زند، به طوری که همه باید کسی که گنج را در دست دارد به طور کامل حمایت کنند تا آسیبی به او نرسد. به نظر خودم زیباترین مُد بازی Plunder است.
     
  • Hardcore: این بخش خاص ترین مُد و اولین انتخاب هر بازیکن حرفه ایست. در این مُد هیچ Booster، Medal یا کمک اضافی ای وجود ندارد و شما با قدرتِ به اسلحه گرفتن خود با دیگران مبارزه می کنید.
     

[تصویر: p9lmrt7n6s6b2dsrbvz.jpg]

Oh Crap!

در حقیقت دلیل اصلی شهرت U2 گرافیک و طراحی هنری زیبای آن بود. کسی باورش نمی شد که ND توانسته باشد تنها بعد از دو سال گرافیکی خلق کند که نوید آمدن زودهنگام نسل بعد را به همه بدهد. در اصل این بازی باعث شد که PS3 برای یک بار دیگر مورد ستایش منتقدان و گیمرهای مختلف قرار بگیرد و ثابت کند که سخت افزاری قدرتمند و کم نظیر دارد. این بازی حد استانداردهای گرافیکی را تا مدت ها در دست داشت؛ کاری که کمتر بازی توانست روی کنسول ها انجام دهد!

U3 هم از موتور گرافیکی این استودیو خلاق استفاده می کند که Naughty Dog Engine 3.0 نام دارد. این NDE3 نسخه پیشرفته نسخه های قبلی است که به خاطر استفاده انحصاری ND از آن و منتشر نکردن ویژگی هایش، اطلاعات زیادی در دسترس نیست. اما از تجربه بازی می توان این نکته را دریافت که این موتور بسیار انعطاف پذیر بوده و ضعف معمول موتورهای رایج را ندارد. به طور مثال بافت (Texture) های بازی در صورت گسترده تر شدن محیط، نیازی به ریلود (Reload) و یا بارگزاری مجدد و در نتیحه بی کیفیت شدن بافت ها برای مدت کوتاهی را ندارند. البته این مشکل زمانی شدیدتر می شود که بازی بر روی دیسک Blu-Ray اجرا شود که سرعت کمتری نسبت به DVDها دارد. با اینکه این بازی هم بر روی دیسک های Blu-Ray اجرا می شود باز هم با مشکلاتی از این دست روبرو نمی شویم.

از دیگر ویژگی هایی که می توان از این موتور دریافت، طراحی هر گونه اقلیم و مکان واقعی یا خیالی، آن هم به بهترین شکل و نامحدود می باشد که در این نسخه از لحاظ تنوع به اوج خود رسیده است. در قدیم با طراحی خیابان ها و کوه های نپال و اکنون با صحراهای سوزان عربستان، بازارهای شلوغ یمن، قلعه سنگی و عظیم سوریه، کوچه های تنگ و تاریک لندن و ... ؛ به گفته Even Walls، این موتور اجازه وارد شدن هر گونه طراحی دستی را به بازی، آن هم به صورت مستقیم می دهد و به صورت خودکار در مراحل بازی رندر می کند و طراحان دیگر، تنها به پولیش آن ها می پردازند. همین نکته باعث می شود که طراحی محیط در هر اندازه، باعث پایین آوردن نرخ فریم بازی نشود و به نرمی اجرا شود. به واقع این نکته سبب می شود که در طول بازی اماکن و اشیاء شبیه به هم دیده نشود و همه چیز تازه جلوه کند و همچنین به طراحان اجازه می دهد که محیط های بزرگ همراه با Draw Distance های دیدنی خلق کنند.

[تصویر: xh9wjbz4fwmppgs9qk91.jpg]

از تکنولوژی Motion Capture در انیمیشن های بدن شخصیت ها، اسب ها و همچنین انیمیشن های صورت کرکترها استفاده به جایی صورت گرفته است. انیمیشن های صورت کرکترهای اصلی واقعاً زیبا و قابل لمس کار شده است. به واقع کمتر بازی ای دیده شده که توانسته باشد با استفاده از موشن کپچر، حالت های صورت را به این زیبایی به تصویر بکشد. شما می توانید با نگاه کردن به صورت هر یک از آن ها، حالت های واقعی و انسان مانند را از آن ها برداشت کنید؛ همانند خشم، ترس، نفرت، غرور و ... که تنها با نگاه کردن به صورتشان قابل تشخیص است و این نکته برای یک بازی رایانه ای شاهکار محسوب می شود.

اما انیمیشن های حرکتی بدن نیتن کاملاً دوباره سازی و نو شده اند. این دفعه نیتن به هر گونه آبجکت، افکت و وضعیت موجود در بازی واکنش متفاوتی نشان می دهد. مثلاً وقتی از کنار آتش در حال حرکت است، دستش را به جلوی چشمان خود می برد تا باعث ناراحتی چشمانش نشود؛ یا مثلاً زمانی که از میان دود عبور می کند، دستش را به جلوی دهنش می گیرد تا دود وارد بدنش نشود؛ یا وقتی که از کنار دیواری حرکت می کند، به جای فرو رفتن در دیوار، دستش را به دیوار می گیرد و باعث می شود حس کنیم که او در حال حفظ تعادل است؛ و یا مثلاً وقتی که با سرعت زیاد به یک دیوار و یا مانع برخورد می کند، سرش را به کنار برده و دستانش را سپر می کند تا آسیبی به او نرسد؛ دقیقاً همان کارهایی که هر انسان به صورت غریزی انجام می دهد. همین نکات ریز و با ظرافت باعث می شود حسی طبیعی و Real به گیمر دست دهد و واقعاً احساس کند که به جای نیتن در حال بازی است.

اما به بافت های بازی می رسیم. بافت های بازی طراحی و کیفیت دقیقی دارد که به شما اجازه نمی دهد یک خط صاف و مصنوعی در طول بازی مشاهده کنید. شما می توانید هر قدر که می خواهید به بافت ها و آبجکت های بازی نزدیک شوید؛ هیچ موقع باعث نمی شود که کیفیت آن ها تار شود و یا پایین بیاید. حتی بعضی اوقات، بازی برای نشان دادن قدرت خود، دوربین را به شدت نزدیک می کند و فقط از شما می خواهد که به جزئیات نگاه کنید و به کیفیت بالای بافت ها پی ببرید. اما نکته ای که شاید از نظر بازیسازان دیگر اهمیت چندانی نداشته باشد، دقت به طراحی کوچک ترین آبجکت های موجود در صفحه است. شما حتی می توانید بهترین کیفیت بافت از کوزه ها و ظرف های سفالی محیط را در این بازی مشاهده کنید! دقت به موارد کوچک و کم اهمیت، از چشم ND نیفتادند. طراحی محیط های مهم و اصلی نیز دیگر جای خود دارد.

[تصویر: nzt4jia1mgxyqobb1reh.jpg]

نکته ای که در این بازی به شدت خودنمایی می کند، نورپردازی منحصر به فرد و کاملاً داینامیک آن است. وقتی شما پرتوهای نور را از لابلای برگهای جنگل های فرانسه مشاهده می کنید و یا وقتی که در صحراهای عربستان یا بازارهای یمن قدم می زنید و تابش داغ خورشید را حس می کنید، به عظمت این بخش پی می برید. همانطور که همه می دانیم، پدیده سایه به خاطر جلوگیری از تابش نور، صورت می گیرد، اما در اکثر بازی ها، سایه ها از پیش طراحی شده و از این قاعده پیروی نمی کنند؛ اما همانطور که در بالا گفته شد، سایه زنی بازی به صورت کاملاً داینامیک بوده و به کمک نورپردازی بازی صورت می گیرد. تمامی سایه هایی که در بازی ایجاد می شوند، متاثر از هر گونه آبجکت کوچک و بزرگ موجود در صفحه شکل گرفته است. این مسئله زمانی نمود پیدا می کند که نیتن در غاری تاریک، مشعلی در دست گرفته و راه می افتد. سایه ها از شخصیت های بازی گرفته تا کوزه ها و ظرف ها و اسکلت های روی زمین هم اثر می پذیرند. بزرگی هر سایه با توجه به فاصله اش از منبع نور کم و زیاد می شود که واقعاً جوّی طبیعی را به گیمر القا می کند. همه اینها برای یک بازی رایانه ای یک پدیده محسوب می شود.

فیزیک بازی متاثر از عوامل طبیعی و اتفاقات داخل بازی کاملاً متغیر است، مثلاً زمانی که نیتن در آب می رود، لباسش به زیبایی خیس می گردد که با توجه به درخشیدن آب در نور، ما شاهد تغییر شدت نورپردازی در لباس نیتن هستیم. یا زمانی که یک ماده انفجاری در کنار آبجکت های متحرکی مثل لوستر می ترکد، خواهیم دید که لوستر به زیبایی تکانی شدید می خورد. البته با توجه به فاصله انفجار تا آبجکت مورد نظر، شدت تکان خوردن آن نیز متغیر است. البته این فیزیک خوب، افکت های به نسبت خوب و طبیعی را می طلبد که اگر از حق نگذریم زیبا ظاهر شده اند. می توان گفت طبیعی ترین و زیباترین افکت و جلوه آب در این بازی دیده می شود. افکت آب در بازی زیباترین رفتارها را از خود نشان می دهد که در کمترین بازی ای دیده شده؛ موجی که از پریدن نیتن به آب و یا قدم گذاشتنش در آن ایجاد می شود با هم بسیار تفاوت دارند. در مرحله ای که نیتن به یک کشتی نفوذ می کند، آب رفتار بسیار طبیعی و جالبی از خود نشان می دهد. کشتی با هر حرکت به یک سمت، آب را هم به سمت خود برده و جابجا می کند. در کل می توان گفت بهترین چهره از موتور Havok در این بازی نشان داده شده است.

[تصویر: bt2ik1kwlq62sciz2uvi.jpg]

جدا از تکنیک های گرافیکی استفاده شده، طراحی های هنری بازی هم واقعاً زیباست و لایق کلمه شاهکار است. بازی های زیادی هستند که از تکنیک های گرافیکی قدرتمند و پیشرفته ای استفاده می کنند، اما به خاطر نداشتن طراحی هنری جذاب و گیرا نتوانستند در این زمینه موفق شوند؛ اما U3 توانسته در هر دو زمینه سنگ تمام بگذارد. می توان گفت گرافیکی ترین قسمت بازی مربوط به مرحله های صحرای شنی عربستان است که چشم های شما را نوازش می دهد. فقط کافیست زمانی که پای نیتن از روی شن ها برداشته می شود حرکات شن و به جا ماندن جای پای نیتن بر روی زمین را دنبال کنید تا متوجه عظمت گرافیکی این بازی شوید.

A Drop from the Ocean

اما به شاهکارهای موسیقی آقای Greg Edmonson می رسیم که در این نسخه هم سنگ تمام گذاشته اند. البته در بازی های دیگر هم موسیقی های زیبا به وفور شنیده می شود، ولی در جای مناسب پخش نمی شوند که باعث می شود مزه آن آهنگ های زیبا از دست برود؛ ولی در U3 آهنگ ها با توجه به رویه داستانی و صحنه های اکشن آهنگ های بازی تغییر می کنند و خاطرات زیبایی را برای شما رقم خواهند زد. آقای GE جایزه های زیادی را به خاطر آهنگ سازی در نسخه قبل Uncharted به دست آورد که انتظار می رود به خاطر تم (Theme) های زیبایی که در این بازی خلق کرده اند هم این جایزه ها را دریافت کنند.

صداگذاری هر افکت بخصوص و همچنین اسلحه ها به بهترین شکل ممکن انجام گرفته است. شما صداهای طبیعی از انفجارها، آتش، آب، صدای سُم اسب ها و ... می شنوید که در کنار فیزیک طبیعی بازی و جلوه های گرافیکی فوق العاده آن، تجربه ای ناب و تکرار نشدنی را برای شما فراهم می کند.

[تصویر: 2msl21qlc5jn06yocyj.jpg]

ولی تمام صداگذاری افکت ها و آبجکت های مختلف که کنار روند، صداگذاری شخصیت ها مهمترین بخش صداگذاریست که به زیبایی به آن پرداخته شده و عالی کار شده است. همانطور که می دانید دلیل اصلی محبوبیت دو شخصیت نیتن دریک و سالیوان هم استفاده از دو دوبلُر کار کشته و با استعداد یعنی Nolan North و Richard McGonagle است که در این نسخه هم بهترین کار خود را به نمایش گذاشتند. در اصل صداگذاری شخصیت ها تنها به همخوانی صدای دوبلُر با لب های کرکترها ختم نمی شود و مهمترین بخش آن انتخاب یک صدای خوب با توجه به شخصیت هر کرکتر است که در این نسخه، ND این نکته را به خوبی می دانسته و به آن عمل کرده است. یکی از زیبایی های دیگر صداگذاری بازی در شخصیت های جدید مثل چارلی کاتر (Charlie Cutter) یا کاترین مارلو خلاصه می شود که کاملاً مناسب شخصیت آنها دوبلُری توانا انتخاب شده و باعث می شود که زبان تحسین ما را به ND باز کند.

در کل می توان به این نکته اشاره کرد که با یکی از کاندیدهای اصلی انتخاب بهترین بازی سال روبرو هستیم؛ بازی ای که به جرات می توان گفت بهترین گرافیک کنسولی نسل کنونی بازی های رایانه ای را در اختیار دارد که جزءیات باورنکردنی و فیزیک زیبایش آن را کامل کرده بود. بار دیگر Naughty Dog ثابت کرد که یکی از بهترین ها می تواند بهترین ها را خلق کند و در ذهن ها ماندگار سازد.

    امتیازات:
    گیم پلی: 10
    گرافیک: 10
    نوآوری: 8
    صداگذاری: 10
    جذابیت: 9
    امتیاز کل: 9.5

 


[تصویر: jhylsxsj88bch1n59chz.gif]

 



 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
  • در این شهر...
  • پری دانلود
  • کیت اگزوز
  • زنون قوی
  • چراغ لیزری دوچرخه

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بگو هستی2 و آدرس begoohasti2.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 97
بازدید کل : 53512
تعداد مطالب : 50
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 97
بازدید کل : 53512
تعداد مطالب : 50
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1

خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید